• بله
  • اینستاگرام

پرسش و پاسخ

وقف عقدی است كه به موجب آن مالك قسمتی از اموال خود را در حبس قرار می دهد و به اين شكل از نقل و انتقال مصون خواهد بود و منافع آن نيز در مسير مشخصی مصرف مي‌شود.
مواردی كه برای مصلحت عمومی مانند مسجد، مدارس، تعزيه، اطعام، دارو و درمان وقف می شود را وقف عام
و مواردی كه برای شخص يا اشخاص معين و محصور وقف می شود همچون وقف بر اولاد و خويشان را وقف خاص گويند.
وقف‌نامه، سند يا قباله وقف است كه در آن نام ملك يا املاك و اسم موقوفه و محل و ويژگی رقبات و چگونگی مصارف آن و نام متولی و تعيين ترتيب متوليان بعد از متولی اول  بيان شده باشد.
وقف مشارکتی وقفی است که برای موضوعی مشترک و با مشارکت چند واقف انجام می گیرد.
به عبارتی دیگر واقفان، با هر تعداد و با هر مقدار سرمایه می‌توانند در وقف مذکور مشارکت کنند.
زمين وقفی قابل خريد و فروش نيست اما خريد ساختمان آن كه مربوط به اشخاصی است با اجازه متولی موقوفه و اجاره زمين مربوطه اشكال ندارد.

 
 بايد بر اساس نظر واقف عمل شود، و اگر غير از اين باشد اشكال دارد.
پس اگر واقف چنين نيّتي را بصورت كلّي داشته است كه اين زمين ها براي استفادة گروه خاصي مثل فقرا و مساكين يا دانش‌آموزان و ... باشد، مي شود در اين زمينها خانه هاي استيجاري ساخت و اجاره داد و سود حاصل از آن را در موارد معين شده طبق نظر و نيّت واقف خرج كرد.
اما اگر واقف زمين را وقف خاصّ يك فعاليّت (مثل ساخت مساجد، ساخت مدرسه و ...) كرده است، نمي شود در آن زمين خانه استيجاري ساخت و بايد طبق نظر و نيّت، مسجد يا مدرسه و ... بسازند.
چنانچه قرآن براى «محل خاصّى» وقف شده باشد، جايز نيست در جاى ديگر مورد استفاده قرار گيرد.
وقف در صورتی درست است که واقف، مالک مالی که می خواهد وقف کند باشد.
در نتیجه وقف اموالی که به زور و فریب و ناحق از دیگران گرفته شده باشد، باطل است و وقف کننده ضامن آن اموال است و حق الناس بر عهده ی او می باشد.
به عبارت دیگر با این وقف، حق الناس از گردنش ساقط نمی شود.
براى ثبوت وقفیّت، وجود وقفنامه شرط نیست بلکه اعتراف ذوالید (که وقف در تصرّف آنان است) یا اعتراف ورثه‌ى ذوالید بعد از فوت او، به وقف بودن آن ملک، کافى است و همچنین احراز سابقه رفتار با آن ملک به عنوان وقف یا شهادت دو مرد عادل بر وقف بودن آن و یا شهرت وقفیّت آن ملک بین مردم بخصوص افراد کهنسال به گونه‏اى که مفید علم یا اطمینان باشد هم وقف بودن را ثابت مى‏کند.
در نتیجه با وجود یکى از این دلائل وقفیّت، حکم به وقف بودن می ‏شود و در غیر این صورت وقف محقق نیست.
 وقف را به اعتبار «موقوف علیهم» و «جهت وقف» به عام و خاص تقسیم کرده اند:
۱.وقف عام به موردی گفته می شود که مال بر جهات عمومی وقف شده است
مانند وقف بر مساجد و پل ها و قنوات و مدارس یا بر عنوان های عامی که مصداق آن غیر محصور است مانندوقف بر فقرا، و ایتام و طلاب.
۲.وقف خاص در جائی است که وقف بر «اشخاصی محصور معین» است:
مانند وقف بر فرزندان واقف یا فرزندان برادر او یا کارکنان کارخانه و یا مزرعه معین
واقف باید مالک عین موقوفه باشد.
مطابق ماده ۵٧ ‏قانون مدنی: «واقف باید مالک مالی باشد که وقف می کند و به علاوه دارای اهلیتی باشد که در معاملات معتبر است.»
البته برابر ماده ۶۴ ‏قانون مدنی: «مالی را که منافع آن موقتاً متعلق به دیگری است می توان وقف نمود و همچنین ملکی که در آن حق ارتفاق موجود است جایز است، بدون اینکه به حق مزبور خللی وارد آید.»
البته بدیهی است که اگر حقی که برای دیگری در مال وقف وجود دارد مانع از تصرف مالک در آن باشد،وقف نافذ نیست مانند زمانی که مالی در رهن دیگری است
 هرگاه یکی از شرکا سهم خود از مال مشترک را وقف کند، وقف مال مشاع ایجاد می شود.
این وقف چه از نظر شرعی چه از نظر قانونی صحیح می باشد.
شریک برای وقف سهم خود نیاز به اذن و اجازه ی سایر شرکا ندارد ولی اداره ی آن با نظر و اجماع سایر شرکا امکان پذیراست.
در وقف مال مشاع متولی اختیار تام ندارد بلکه باید تمام کارهای مربوط به وقف را با نظر سایر شرکا انجام دهد. درست است که قانون اجازه ی وقف مال مشاع را بدون رضایت شرکا داده است اما تصرف مادی در آن باید با رضایت آنان باشد. در این مورد باید توجه داشت که در هر موضوعی مخالفت حتی یکی از شرکا نیز اهمیت دارد و حتما باید برای انجام هر عمل، همه رضایت داشته باشند.
اگر مال وقف شده از اموال غیرمنقول (خانه ، زمین و امثالهم) باشد بهتر است در دفتر ثبت اسناد و املاک ثبت شود و اگر مال وقف شده از اموال منقول (ماشین و…) باشد نیز باید تشریفات مربوط به ثبت آن مثل ذکر موضوع وقفیت در سند مالکیت ناجا رعایت شود.

تازه های خبری

بيشتر

تازه های خبری

بيشتر

پیوندها

بيشتر