• بله
  • اینستاگرام
لوگوی اوقاف

آخرین اخبار

بيشتر

سه‌شنبه28فروردين1403

13:13

142

غفلت از مخاطب‌سازی در عرصه پوشش و حجاب

رئیس سابق مرکز پژوهشگاه اتحادیه پوشاک تهران بر ضرورت مخاطب‌سازی در حوزه پوشاک و حجاب تأکید و با اشاره به غفلت صورت گرفته در این زمینه گفت: آنچه در حوزه مد و فشن در دنیا اتفاق می‌افتد و اقتصاد مهمی را در حوزه مد ایجاد کرده، روند مخاطب‌سازی است و این مسئله دارای ارکان و منظومه‌های زیادی است که می‌تواند مخاطب را در دست خود بگیرد.

رئیس سابق مرکز پژوهشگاه اتحادیه پوشاک تهران بر ضرورت مخاطب‌سازی در حوزه پوشاک و حجاب تأکید و با اشاره به غفلت صورت گرفته در این زمینه گفت: آنچه در حوزه مد و فشن در دنیا اتفاق می‌افتد و اقتصاد مهمی را در حوزه مد ایجاد کرده، روند مخاطب‌سازی است و این مسئله دارای ارکان و منظومه‌های زیادی است که می‌تواند مخاطب را در دست خود بگیرد.

حجاب و عفاف بخش‌های مختلفی دارد و یکی از مهمترین بخش‌های آن ناظر بر پوشش و تهیه پوشاک ایرانی و اسلامی است که دغدغه بسیاری از بانوان محجبه در سراسر کشور تهیه پوشاک زیبا، مناسب و با سلیقه اما مطابق با دستورات دینی و قرآنی است.

تعدادی از تولیدکنندگان پوشاک برای رفع این دغدغه وارد عرصه تولید محصولات عفاف و حجاب شده‌اند، اما این تولیدات تاکنون نتوانسته نیاز جامعه را برطرف و در بین بانوان رضایت‌مندی ایجاد کند.

در رابطه با چگونگی جهت‌دهی جامعه به سمت اتخاذ پوشش مناسب ایرانی ـ اسلامی به گفت‌و‌گو با منصور تیرگر، رئیس سابق مرکز پژوهش‌های اتحادیه پوشاک تهران و تولیدکننده پوشاک کشور پرداختیم که مشروح آن را در ادامه مطالعه می‌کنید. 

پوشاک عفیفانه ابعاد مختلفی را دربرمی‌گیرد. در این زمینه تاکنون چه میزان فعال بوده‌ایم و چه راهکارهایی برای تقویت این حوزه وجود دارد؟

بحث سیاسی عفاف و حجاب مسئله‌ای نیست که بتوان در مورد آن قضاوت کرد؛ چراکه در حیطه اختیارات ما نیست و ضرورت‌های خاص خود را دارد و براساس آن نیز تصمیم‌گیری‌های ویژه انجام می‌شود. اما نتایج ناهنجاری‌هایی که به بدنه‌ بخش‌های فرهنگی و اجتماعی تحمیل می‌کند، قابل لمس و مشاهده است که نقد کردن این موارد می‌تواند راهگشا باشد تا حداقل بتوانیم یک نقشه راه را برای حرکت آینده خود درنظر بگیریم. 

با یک سؤال ساده می‌توان متوجه شد که چرا پدر و مادرهای ما بدون اینکه برنامه‌های فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب داشته باشند یا برنامه‌ریزی ویژه‌ای در بدنه تصمیم‌گیری دولت برای با حجاب شدن خانواده‌ها وجود داشته باشد، در این زمینه این‌قدر حساس بوده و امروز چرا گرایش نسل جوان ما در این حوزه کمرنگ شده است. اگر بخواهیم از دیدگاه مد و پوشاک به این موضوع نگاه کنیم، باید نگاه‌ها را فراتر ببریم؛ چون در حقیقت در کشور ما هیچ ورود ویژه‌ای به چرخه مد انجام نشد و با توجه به نیازی که جوانان داشتند، مخاطب‌پذیری و سلایق خود را از نهادهای فرهنگی غربی گرفتند و غربی‌ها به این ترتیب زمینه القای پوشش خود را برای نسل جوان ما فراهم کردند.

این درست همان خوراکی است که ما هرگز برای آن برنامه‌ریزی نکردیم و باعث شدیم تا در این زمینه خلأ موجود ایجاد شود و هیچ‌گونه پیشنهادی برای ذائقه‌سازی در این حوزه نداشتیم. همین مسئله باعث شد تا مدهای غربی برای جوانان و نوجوانان ما جذاب شوند. باید بدانیم که حیطه تاثیرگذاری فقط در پوشش نیست. اهمیت به حوزه مد و پوشاک و کار فرهنگی روی نسل جوان ما بسیار مهم است و عفاف و حجاب بخشی از این حوزه را دربرمی‌گیرد. یعنی وقتی ما تسلطی در حوزه مد و پوشاک نسل جوان نداریم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که به بخش مربوط به عفاف و حجاب مسلط باشیم. 

لذا کار فرهنگی باید در حوزه چرخه مد و پوشاک انجام می‌شد که بخش ویژه‌ای از آن به طریق اولی مربوط به عفاف و حجاب است و ما در این حوزه هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری نداشتیم و طبیعتاً هیچ‌گونه نقش تأثیرگذاری نیز در این حوزه نخواهیم داشت. 

امروز حوزه عقیدتی جوانان در جای خود قرار دارد و فعالیت‌های زیادی در این زمینه انجام شده است اما بخش پوششی جامعه در جایگاه واقعی خود قرار ندارد. رسانه ملی به نوعی انحصار در خود دارد و براساس نیازهای سیاسی جامعه به وجود آمده است، اما این صدا و سیما در نوع خود می‌تواند بخشی از مخاطب را  جذب کند. طبق مکانیزم‌هایی که در کشورهای دیگر وجود دارد، برای بخشی از جامعه که از سوی رسانه جذب نمی‌شود، رسانه‌ای دیگر جایگزین می‌کنند که مابقی مخاطبان را جذب کند. متأسفانه این مکانیزم در جامعه ما وجود ندارد و بخشی از بدنه اجتماعی ما جذب برنامه‌های خاص شد. همچنین، برنامه‌ریزی ویژه‌ای نیز در این زمینه وجود نداشته است. اگر با این نگاه به حوزه‌های مختلف بنگریم، بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز درگیر این موضوع هستند، اما یکی از مهمترین حوزه‌هایی که باید در این زمینه درگیر شود، رکن مد و فشن رسانه است. 

برای موضوع عفاف و حجاب در برنامه‌های تلویزیونی هیچ‌گونه ساختار کرامت‌بخشی به جوانان و نوجوانان نداشته‌ایم. یعنی اگر فیلمی، سریالی و برنامه‌ای نیز در این زمینه تولید شد، نگاه ما در آن حوزه، یک نگاه بدوی بوده است. این‌گونه فکر می‌کردیم که اگر یک کاراکتر تأثیرگذار در فیلم و سریال‌های مختلف با پوشش چادر نمایان شود، مشکل ما حل می‌شود؛ در صورتی که این‌گونه نیست و ما باید برای گروه‌های خاص جوانان برنامه مدون داشته باشیم. برنامه‌های فرهنگی باید از درون به بیرون به مخاطب تلقین شود نه از بیرون به درون. آنچه برنامه‌ریزی کردیم، القای از برون به درون بوده است. 

ما مدام به افراد جامعه تلقین کرده‌ایم که پوشش ویژه مدنظر ما را داشته باشند. این تفاوت در چرخه‌ای است که ما نتوانستیم به آن ورود کنیم، اما در دنیا و در حوزه مد و پوشاک هرگز مسئله‌ای به جامعه دیکته نمی‌کنند که برای مثال افراد باید چه لباسی را بپوشند. آن‌ها به طور غیر مستقیم برنامه‌ریزی می‌کنند که افراد باید چه چیزی را بپوشند و مخاطب را به سوی هدف خود در این زمینه هدایت می‌کنند. متأسفانه نه تنها در حوزه عفاف و حجاب بلکه در چرخه‌های دیگر نیز همین مشکل را داریم و برای اینکه این مشکل را حل کنیم، نمی‌توانیم فقط به سوی مخاطب برویم و از بقیه ایراد بگیریم. 

ما حتی مکانیزم مخاطب‌سازی برای خود نیز نداشتیم. مشکل ما ازسوی رسانه‌ها بهتر حل خواهد شد. مناسبت‌های مذهبی فرصتی هستند که عقاید و نظرات خود را به یکدیگر نزدیک کنیم و همگرا باشیم. امروز شرکت‌هایی که در حوزه لباس عاشورایی همکاری می‌کنند، مارکت سودده و خوبی نیز دارند که برپایی نمایشگاه‌های خصوصی عفاف و حجاب زمینه آن را به وجود آورده است. این چرخه‌ها باید حمایت شوند و در این حوزه‌ها باید سرمایه‌گذاری شود و بخش زیادی از آن نیز مورد حمایت‌های دولتی قرار گیرند.
 

چگونه موضوع لباس می‌تواند مردم را به سمتی جهت‌دهی کند که پوشش بهتری داشته باشند؟ 

در این زمینه تأکید صاحب‌نظران بر مخاطب‌سازی است. آنچه در حوزه مد و فشن در دنیا اتفاق می‌افتد و اقتصاد مهمی را در حوزه مد ایجاد کرده، روند مخاطب‌سازی است و این مسئله دارای ارکان و منظومه‌های زیادی است که می‌تواند مخاطب را در دست خود بگیرد. در این رابطه این سؤالات مطرح می‌شود که چرا ما کارخانه تولید چادر ایجاد کردیم اما موفق نشد؟ چرا پس از چهل سال هنوز چادر در جامعه ما از طریق واردات انجام می‌شود؟ اصولاً چه خاستگاهی برای اینکه مردم داوطلبانه به سوی چادر بروند، وجود دارد؟ آیا جذابیت رنگ در چادر می‌تواند حوزه مخاطب را بالاتر ببرد؟ یا اینکه این مسئله هدف ما را از اصل ماهیت عفاف و حجاب خارج می‌کند؟ و اصلاً  آیا ما باید اصل ماهیت حجاب و عفاف را فقط در چادر مشاهده کنیم؟

ما باید در جایگاه بالاتری قبل از سطح تولید و سطح عرضه این مشکل فرهنگی را حل می‌کردیم. اما وقتی مشکل زیاد شده و تسری پیدا کرد، تازه متوجه دشواری‌های این حوزه شدیم. امروز چشم تولیدکننده به صرفه اقتصادی است و اگر تولید چادر توجیه اقتصادی داشته باشد، به سمت آن می‌رود. اگر تولیدکننده بداند امروز تولید مانتوی بلند کامل پوشش‌دار اقتصادی‌تر است، همه انگیزه او به سمت تولید آن می‌رود. سوال مهم این است که این انگیزه باید کجا تولید شود؟ پاسخ همان جایی است که ما از آن غفلت کردیم. در صدا و سیما غفلت کردیم. باید برای صدا و سیما از همان جایی که دیگر توان جذب مخاطب را نداشت، المانی می‌ساختیم که بتواند جامعه را به خوبی جذب کند و نباید اجازه می‌دادیم که بخش‌هایی که صدا و سیما نمی‌توانست مخاطب را در آن به خوبی جذب کند، در اختیار رسانه بیگانه قرار گیرد. 

این غفلت‌ها که موارد آن هم زیاد است، باعث شد تا ما بخش وسیعی از ذهنیت نسل جوان را در نظر نگرفته و گرایشات و خواسته‌هایشان را نادیده بگیریم. در حال حاضر در حوزه مد، لباس‌های اسلامی در کشورهای عربی، طراحی‌ها با لباس‌های بلند و بومی آن منطقه انجام می‌شود. این لباس‌ها با قیمت‌های بالاتر از برندهای معروف فرانسوی عرضه می‌شود و آن‌ها موفق شدند. راه‌ها و رویه‌هایی که کشورهای عربی برای این راه طی کردند، می‌تواند به ما کمک کند تا مسیر را پیدا کنیم. البته نمی‌توان در این زمینه زیاد خرده گرفت. بحث‌های سیاسی، دفاع مقدس و تحریم‌ها، هرگز مجال کافی به ما نمی‌داد تا به صورت ویژه و گسترده به این حوزه بپردازیم اما امروز بستر مناسب‌تری به وجود آمده و اتفاقات خوبی نیز رخ داده است.  

ما چون نمی‌توانستیم در این حوزه و برای مثال در رابطه با لباس مانتو از هیچ کجای دنیا تبعیت کنیم، با همین اندک ابزاری که داشتیم، توانستیم یک لباس اجتماعی را ارائه دهیم. اما در حوزه‌های دیگر ما رقبای سرسخت داریم که نفوذ بالا و رسانه‌های قدرتمند دارند. شما امروز موبایل و کامپیوتر را نمی‌توانید از نسل جوان امروزی بگیرید. نمی‌توانید اتومبیل را بگیرید. غربی‌ها امروز در حوزه مد و فشن با وسعت بالایی تأثیرگذاری خود را به نسل جوان القا می‌کنند. بنابراین، این تأثیرگذاری‌ها در کشور ما وجود دارد و گریزی از آن نیست. باید با نیروی بیشتری سرمایه‌گذاری کنیم و در قسمت بالادستی این مسائل را حل کنیم تا بتوانیم مخاطب خودمان را جذب کنیم.


چند درصد از پوشاک ما در داخل تولید می‌شود؟ 

در این زمینه نمی‌توان آمار دقیقی ارائه کرد. امروز حتی لباس اداری ما نیز به سختی در جامعه تولید می‌شود. بخشی از تولیدات ما با برند خارجی، بخشی تولید زیرزمینی و بخشی نیز تولید خارجی با مارک ایرانی در خارج از کشور است که وارد ایران می‌شود و قسمت زیادی از آن نیز قاچاق می‌شود. البته قاچاق نیز عناوین مختلفی دارد و به شیوه‌های مختلف انجام می‌شود.

چگونه باید لباس بومی خود را وارد عرصه مد کنیم؟

در این زمینه باید چرخه و فرآیندهایی را به وجود آوریم که این‌ فرآیندها خوراک مد را در داخل کشور به وجود آورند. سپس، این فرآیندها جریان‌هایی ایجاد می‌کنند که مخاطبان به سمت مد داخلی رهنمون می‌کند. در تمام دنیا نظارت‌ها در این حوزه به صورت نامحسوس وجود دارد و اصلاً به چشم نمی‌آید. بخش دیگر این حوزه متأثر از مسائل اقتصادی است که در حال حاضر در دنیا وجود دارد و انتخاب طرح، رنگ و ... متأثر از شرایط جنگی، اقتصادی یا بحران اقتصادی در جوامع مختلف است. 

در نتیجه جریان‌های پویایی در کشورهایی که صاحب و علمدار مد در دنیا هستند ایجاد می‌شود که باعث می‌شود این جوامع با یکدیگر به صورت متحد کار کنند. متأسفانه در کشور ما نیز چون برای این مسئله پیشینه‌ای از گذشته وجود نداشته و ما نیز سرمایه‌گذاری ویژه‌ای در این بخش نداشتیم، روند شکل‌گیری جریان مد به کندی صورت می‌گیرد. در این رابطه باید به خاستگاهی که مردم دارند، توجه شود. زمانی که بحرانی به وجود می‌آید، ابتدا نوعی نیاز و خلأ در آن ایجاد می‌شود که این خلأ در زمان خود پوشش داده نشده و برنامه‌ریزی فرهنگی برای آن درنظر گرفته نشده است. این مسئله باعث می‌شود تا خلأ ایجاد شده، به نوعی ناهنجاری در جامعه تبدیل ‌شود. 

در حوزه حجاب، ناهنجاری ازسوی برخی سلبریتی‌ها یا جریان‌هایی آغاز شد که به مخاطب‌پذیری در اینستاگرام یا مزون‌های خانگی و دانشگاه‌ها پرداختند. البته ما می‌توانیم این کلونی‌ها را قطع کنیم یا این مخاطبان را با فیلترینگ و ... از این بدنه ساقط کنیم که البته روش مناسبی نیست. واقعیت نشان داده روش‌های سلبی درصد بسیار کمی تأثیرگذاری دارند و ما باید در این زمینه روش‌های ایجابی را ایجاد کنیم. پس بهتر است روانشناسان، جامعه‌شناسان و ... در این حوزه کمک کنند و مشکلات را کاهش دهند. در مورد خلأهایی که در کشور ما به وجود می‌آید، باید قبل از اینکه این خلأها خود را بروز دهند، سیاست‌هایی داشته باشیم که بتواند خلأها را پوشش دهد تا آن‌ها به بدنه جامعه تحمیل نشوند.

ما باید نیاز مخاطبان را در نظر گرفته و برای سبک زندگی آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم. برنامه‌ای که به طور غیر محسوس به مخاطب دیکته شود، نه برنامه‌ای که او را مجبور به کاری کند و برای مثال در مدرسه این‌گونه عنوان کنند که دانش‌آموزان باید لباس ویژه‌ای را بپوشند. این‌‌گونه برنامه‌های سلبی و دستوری پاسخگوی جامعه نیست و برنامه‌ها باید فراتر از این به مخاطبان القا شود و شخصی که می‌خواهد خود را محبوب نشان دهد، خود باید از این سبک زندگی تبعیت کند. در این صورت در نظام‌های بهداشتی کشور برنامه‌ریزی‌های خوبی اتفاق می‌افتد که ما مجبور نیستیم هزینه‌های بهداشتی را به مردم تحمیل کنیم. همچنین، در بخش فرهنگی نیز اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. تمام آموزه‌های دینی ما در جهت سبک صحیح زندگی به انسان ارائه شده اما ما نتوانستیم این را به درستی به جوانان القا کنیم که برای مثال اگر این فرمان را به شما می‌دهند، این فرمان چه مزایایی دارد و جامعه را از چه آسیب‌هایی دور می‌کند. لذا اگر قرار است در برابر رقبای سرسخت خود پیروز شویم، باید برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری بیشتری داشته باشیم و امیدوار باشیم که به خاطر همگرایی خوبی که در آموزه‌های مذهبی ما وجود دارد، بتوانیم راه رسیدن به نتیجه را کوتاه‌تر کنیم.


نظر شما
نام
پست الكترونيک
وب سایت
متنی که در تصویر می بینید عینا تایپ نمایید
نظر

آخرین اخبار

بيشتر

اخبار

بيشتر

پیوندها

بيشتر